مناجات با خدا و روضۀ سیدالشهدا علیهالسلام
هر کجا جا مـانده بودم آمدی دنبال من بیـشـتر از مـادری دلـواپـس احوال من با خـجـالـت آمدم یا رب به مهـمانی تو آمـدی با روی بـاز اما به استـقـبال من تو رفیق نا رفـیقی مثل من هم میشوی گرچه ذاتا بینیازی از من و امثال من طاقت آتش ندارد این بدن یا رب ببخش حال و روزم را ببین و رحم کن بر حال من گرچه نعمتهای خود را خرج من کردی ولی خرج راه تو نشد یکبار هم امـوال من گرچه ممکن نیست اما کاش در روز حساب در شلوغی گم شود پـرونده اعـمال من بی علی یک دم نمیمانم خدایا در بهشت کل نعمتهای جنت هم که باشد مال من گر حسین از ما گنهکاران شفاعت میکند پس میارزد تا بسوزد مثل فطرس بال من ای خدای کعبه و ششگوشه قسمت میکنی؟ کربلا و مکه باشد روزی هر سال من؟ آروز دارم بـیـام کـربـلایت یـا حـسـیـن تـا ابـد دورت بگـردم کـعـبـه آمـال من دخـترت شام غـریبان گـفت بابا بعد تو رفت غارت گوشوار و سرمه و خلخال من |